بارانی ها

مشتاق تو به هیچ جمالی نظر نکرد

بیمار تو ز هیچ طبیبی دوا نخواست

بر ما دلت نسوخت، ندانم چرا نسوخت

ما را دلت نخواست، ندانم چرا نخواست

دوستت دارم و دانم که تويی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان
که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان

که شنیده است نهانی که درآید در چشم
یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان

یک جهان راز در آمیخته داری به نگاه
در دو چشم تو فرو خفته مگر راز جهان

​مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند

روزگاری هر دلی را عشق ویران میکند
ناگهان می آید و در سینه میلرزد دلم
هر چه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
با من از این هم دلت بی اعتنا تر خواست باش
موج را برخورد صخره کی پشیمان میکند
مثل مادر عاشق از روز ازل حسرت کش است
هر کسی او را به دردی تازه مهمان میکند
اشک میغهمد غم افتاده ای مثل مرا
چشم تو ازین خیانت ها فراوان میکند
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی درمانشان را مرگ درمان میکند

موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست♬♫♪

بخوام نخوام ندارمت …

این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب♬♫♪

ای کاش ندیده بودمت …

برای سوخته‌دل بستر و مزار یکی‌ست

تمشک ترش لب و تُنگ زهرمار یکی‌ست
تفاوتی نکند اشک و بغض و هق‌هق ما

مسیر چشمه و سیلاب و آبشار یکی‌ست
هنوز گرده‌ی سهراب سرخ مثل عقیق

هنوز رسم پدرسوز روزگار یکی‌ست
هنوز طعنه به جان می‌خرد زلیخا و

هنوز بر در کنعان امیدوار یکی‌ست
هزار بار دلم سوخت در غمی مبهم

دلیل سوختنش هر هزار بار یکی‌ست
حرام باشد اگر بی وضو بغل گیرم

که قوس پیکره‌ی برنو و دوتار یکی‌ست
شبی ترنج به بر می‌کشد شبی حلاج

شکایت از که کنیم ای رفیق! دار یکی‌ست
دو مصرع‌اند، دو ابرو، شکسته نستعلیق

میان هر غزلی بیت شاهکار یکی‌ست
به دست آنکه نوازش شدیم تیغ افتاد

دلیل خون‌جگریِ من و انار یکی‌ست
به دشنه‌کاریِ قلبم برس! ادامه بده!

خدای هر دوی ما انتهای کار یکی‌ست
حامد عسکری

نه تو می مانی

نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت

غصه هم خواهد رفت

آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز

تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است

تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید

و اگر بغض

آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد

گنجه ی دیروزت

پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!

بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش…

ظرف این لحظه ولیکن خالیست

ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید

در این سینه بر او باز مکن

تا خدا یک رگ گردن باقیست

تا خدا هست،

به غم وعده این خانه مده.

تو با قلب ویرانه ی من چه کردی…

ببین عشق دیوانه من چه کردی؟

در ابریشمه عادت آسوده بودم…

​نه تو می مانی

نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت

غصه هم خواهد رفت

آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز

تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است

تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید

و اگر بغض

آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد

گنجه ی دیروزت

پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!

بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش…

ظرف این لحظه ولیکن خالیست

ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید

در این سینه بر او باز مکن

تا خدا یک رگ گردن باقیست

تا خدا هست،

به غم وعده این خانه مده.

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن

یقینی در گمان پیچید و دستم داد، باور کن
تو مثل هر چه هستی در درون من نمی گنجی

مرا ویرانه کردی خانه ات آباد! باور کن
اگرچه بر دلم بارید طوفان عظیم شک

پلی بین دل ما بود از پولاد، باور کن
نمی فهمم زبان واژه های آتشینت را

رهایی مثل یک آشوب، یک فریاد باور کن
تو از نسل عقیم گریه های رفته از یادی

که تنهایی تو را در چشم هایم زاد، باور کن

این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود

این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده ی صبح زود بود

جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!

ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود

پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود

دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟
با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟

من به اندازهٔ غم های دلم پیر شدم
از تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم
عقل میخواست که بعد از تو جوان باشم و شاد
من ولی با غَمِ عشقِ تو زمین گیر شدم

این روزها به هرچه گذشتم کبود بود

هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای

اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست

محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم

عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید

ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟

با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟!

ز تمام بودنی ها، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن، دلم آرزو ندارد

وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
‌
ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان
بس که به هجر می‌دهد عشق تو گوشمال من
‌
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
‌
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
می‌رسد و نمی‌رسد نوبت اتصال من
‌
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
‌
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من

چرخ شنید ناله‌ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می‌کند آینه جمال من

بر آن چشمِ سیه صد آفرین باد
که در عاشق کُشی سِحرآفرین است
عجب عِلمیست عِلم هیئت عشق
که چرخِ هشتمش، هفتم زمین است

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم

دریچه آه می‌کشد

تو از کدام راه می‌رسی

خیال دیدنت چه دلپذیر بود

جوانی ام در این امید پیر شد

این روزها به هرچه گذشتم کبود بود

هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای

اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست

محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم

عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید

ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟

با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟!

یک روز مانده تا شروع ماه مبارک رمضان☘
توصیه شده این دعا را در روزهای پایانی ماه شعبان زیاد بخوانیم:
 اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ

خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز

🤲🤲

+مرا جوری درآغوش بگیر که انگار فردا می میرم
_ و فردا چطور؟
+ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته ام…

 تو اگر جسمت بهاران است ؟
اما جان تو پاییز
عازم مسجد سلیمانی ولیکن می رسی تبریز
عاشقی تو
عاشقی تو

با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره بُرد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هرکه دید آن سروِ سیم‌اندام را

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

من به اندازهٔ غم های دلم پیر شدم
از تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم
عقل میخواست که بعد از تو جوان باشم و شاد
من ولی با غَمِ عشقِ تو زمین گیر شدم

با آنکه دلم از غم هجرت خون است

شادی به غم توام ز غم افزون شد

ای یار جفا کردهٔ پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده؟
در کویِ تو معروفم و از رویِ تو محروم
گرگِ دهن‌آلودهٔ یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانهٔ مجنونِ به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشتِ گزیده

در قفس باشد پرنده بال می‌خواهد چه کار؟
آدمِ بی‌کس باشد مال میخواد چه کار؟

اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،

باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای….

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن

یقینی در گمان پیچید و دستم داد، باور کن
تو مثل هر چه هستی در درون من نمی گنجی

مرا ویرانه کردی خانه ات آباد! باور کن
اگرچه بر دلم بارید طوفان عظیم شک

پلی بین دل ما بود از پولاد، باور کن
نمی فهمم زبان واژه های آتشینت را

رهایی مثل یک آشوب، یک فریاد باور کن
تو از نسل عقیم گریه های رفته از یادی

که تنهایی تو را در چشم هایم زاد، باور کن

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن

یقینی در گمان پیچید و دستم داد، باور کن
تو مثل هر چه هستی در درون من نمی گنجی

مرا ویرانه کردی خانه ات آباد! باور کن

آفتابِ انتظارت آنقدر تابید که

پهنه ی دریای عشقم عاقبت تبخیر شد

آمدی وقتی که دیگر بینهایت دیر شد

آن جوانی که رهایش کرده بودی پیر شد

آمد ربیع، فصل شکـُـفتن، رهـا شدن

با رویشِ گـــلِ نبـوی هم صدا شدن

فصل شکـوفه‌های امامت شکفتن است

از پیله‌ی تواتر خاکــــی جـدا شدن

در سایه‌سار باغ نبوت نشــــستن و

با کاروان دلشـــــدگان آشنـا شدن
🎊 حلول ماه ربیع الاول گرامی باد.🎊
🌹 #ربیع_الاول، #بهار_ماه_ها، #بهار_زندگی

نفسی یار شرابم، نفسی یار کبابم

چو در این دور خرابم، چه کنم دور زمان را

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

کاش می شد سرنوشت خویش را از سرنوشت                   
                                            کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت
کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی                             
                                           داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت

از تو‌ چه پنهان

عاشقت بودم،

از دل نه از سلول سلولم!

با تو جهانم تازه‌تر می‌شد

از روزهای طبق معمولم…

من در واقع چیز زیادی ندارم که بهت بدم
چای 

اگر مینوشی

من

اگر عشق می ورزی

راه 

اگر رهگذری …

گفتند او را توصیف کن…

گفتم : او جان می دهد به تن خسته ی من …

نه دوست داشتنت در من تمام می شود، نه دلتنگی،
چنان شروع شده ای که تمامی نداری

تو را به هیچ #اتفاق# بهتری نخواهم داد …

من نگاه از مردم این شهر می دزدم ولی

آنکه را سیری ندارم از تماشایش ، #تویی#

مثل یک معجزه ای علت ایمان منی

همه ها و بله هستند، شما #جان# منی…

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد

خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند

نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزل‌‌هایم فقط خاکستری مانده به جا

بیت‌‌های روشن و شعله‌‌ورم را باد برد
با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز

دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت

وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
“حامد عسکری”

چه فرقی می‌کند نوروز باشد فطر یا قربان
تو را هرگاه میبینم برایم بی گمان عید است…

فامیلی که عیدی میده دیگه جزو اقوام نیست

عضوی از خانواده ست 😂

خاطره ها گاه و بی گاه می آیند

کنارم می نشینند 

می خندند

گریه می کنند

اما، پیر نمی شوند
#خاطره #خاطره_بازی

سلام بر تو که کلمات در

مناجات به اوج لطافت 

نزدیک می شوند…
#یاسجاد

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

من جهان بینی ندارم 

من الفبای جدیدم 

من فقط عشق 

فقط تو من

 به آرامش رسیدم
قرن ها میان و میرن 

یک چرا بدون پاسخ

 منو تو هزار سال بعد
عشق، زندگی، تناسخ 

به دنیا ومدم تا عاشقت باشم

ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن
روی مانند پری از خلق پنهان داشتن

گفتم غم تو دارم گفتی غمت سرآید
گفتم که ماه من شو ، گفتا اگر برآید

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت 
 وز بستر عافیت برون خواهم خفت
 باور نکنی خیال خود را بفرست 
 تا دَرنگرد که بی تو چون خواهم خفت

حق نداری به کسی دل بدهی الا من
پیش روی تو دو راه است، فقط من یا من!

ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه ز هر بگو مگوی هم

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده
عمر آیینه بهشت اما آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه ها بسته ست

نه مهر فسون نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد

نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد” 

باشد که پنبه به گوش باشیم

از هذیان های 

این و آن …

به تو حاصلی ندارد غَمِ روزگار گفتن
که شبی نَخُفته باشی به درازنای سالی

🍃 آمد آن‏ بانو که ‏فخر هر زن ‏است؛
🌸 هر دلى با ذکر نامش گلشن‏ است.
🍃 روح تاریک همه سر گشتگان؛
🌸 در شعاع نور عشقش روشن‏ است.

🌼 میلاد اسوه‌ی صبر و تقوا حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارک.🌼

​ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم
سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهٔ یک باغ نچیدیم ، نچیدیم
سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخن‌ها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم

#وحشی بافقی

​ 
هفت چیز بدون هفت چیز دیگر خطرناک است:

ثروت بدون زحمت، دانش بدون شخصیت، علم بدون انسانیت، سیاست بدون شرافت، لذت بدون وجدان، تجارت بدون اخلاق، و پرستش بدون ایثار.
“گاندی”

قدر زمان حال را بدانید که گذشته هرگز بر نمی گردد و آینده شاید نیاید.
“گالیله”

موفقیت همیشگی نیست!

شکست هم کُشنده نیست!

تنها یک چیز اهمیت دارد

و آن هم شهامت ادامه دادن است 

خواستن توانستن است🌺

جاده زندگیمان همیشه هموار نیست

تلاش کن و توکلت به خدا…✨

​گاهی باید ذهنمان‌مان را خالی کنیم

گوشه‌ای بنشینیم،

و از رد شدن نور از پنجره لذت ببریم

شاید زندگی همین قدر ساده است و ما نمی‌دانیم…

‹✨💛 ›

روش آموزش 3 روزه «کودک، بدون پوشک»

روش آموزش 3 روزه «کودک، بدون پوشک» روش آسان است که هر فردی می تواند این روش را دنبال کند.
اگر فکر می کنید با آموزش توالت رفتن فرزندتان دچار اضطراب می شود و یا آموزش آن برای کودک غیر ممکن است، این روش «کودک، بدون پوشک» را انتخاب کنید!
روش «کودک، بدون پوشک» خیلی سریع جواب می دهدو برای مادرهای شاغل و مادرانی که سفر کاری در پیش دارند و یا انتظار فرزند دوم را می کشند و نمی توانند وقت زیادی برای آموزش کودک خود بگذارند بسیار موثر است .
در روش آموزش 3 روزه «کودک، بدون پوشک» کودک تان به خودش افتخار می کند و احساس استقلال می یابد.
در این روش گفته شده نباید به کودک جایزه بدهید و فقط باید برای تشویق کودک از سرود توالت یا یک آواز تشویقی استفاده کنیدپس نگران این نباشید که کودک تان برای توالت به جایزه وابستگی پیدا می کند.
روش آموزش 3 روزه «کودک، بدون پوشک» توالت را به یک فعالیت مفرح برای کودک تبدیل می کند و با آن می توانید از بیزار شدن کودک از توالت و دنبال او دویدن برای بردن به توالت جلوگیری کنید.

​✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
🎊دهم ربیع سالروز ازدواج پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها )تهنیت باد 🎊
🌸از بهر قیامتت براتی بفرست

یک توشه برای روز آتی بفرست

🌸در روز عروسی نبی، جانانه

از عمق وجودت صلواتی بفرست

#سالروز_ازدواج_حضرت_محمد

​آرزو‌ها چیز‌های جالبی هستن. 

دیده نمی‌شن ولی می‌تونن دنیا رو به‌هم بریزن.🌱

​کسی‌چه‌می‌داند 

شایدقلب‌قرآن، 

سوره‌ی"یاسین" 

همان‌"یاح‌ـسین”

است‌‌که‌«بی‌سر»شده‌است..!💔

-علامه‌طباطبایی
#امام_حسین

​چه شب ها ز جدایی تو هق هق کردم 

خسته ام از همه عالم بطلب دق کردم 🥲🥺

▪️رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «هر کس یک دختر دارد خداوند او را کمک می کند و یارى می ‏نماید و برکت می دهد و او را می آمرزد.»

​••حس خوب زندگی ✨🌻

برای سبز شدن در جستجوی دلیل نباش

تو

خود

آن دلیل باش

برای سبز شدن.🌱

​🏴 این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت

🏴 پیر شد زینب تو تا که ز‌ِگودال گذشت
🏴 فرا رسیدن #اربعین حسینی تسلیت باد.

شروع غذای کمکی کودک شیرخوار

اوایل اینکه بچه غذا خور میشه ممکنه یبوست بگیره

که با دادن آب کافی و مقداری مصرف روغن زیتون در غذای کودک برطرف بشه

و اینکه ممکنه اوایل دو الی ۳ روز طول بکشه تا شکم کودک کار کنه و موقع کار کردم خمیری و سفت هست که اصلا اشکالی نداره  و کاملا طبیعی هست

بچه رو به هرچی عادت بدی همون جور عادت میکنه
حکایت خیلی از بچه هاست 

معمولا بچه اول چون پدر و مادر تجربه ای ندارند و نمیدونن چه اتفاقی داره میوفته و بعدش چی پیش میاد یک سری از رفتارهایی انجام میدن که باعث بد عادت شدن کودک میشه و بعدا که بزرگ شد می‌فهمند چقدر بچه داری آسون بوده اما ما سختش کرده بودیم.

غذا دادن به کودک نباید به زور باشه . از شروع غذای کمکی باید حواسمون باشه که هر چقدر کودک تقاضا داره بهش بدیم و با اخم و ناراحتی یا خدایی نگرده با عصبانیت به بچه غذا ندیم یا حتی با تشویق هم نباید به بچه غذا داد.

یکی از کارهای دیگه پدر و مادر اینه که موقع خوابیدنش یه روتین راحت نمی‌گذارند و برای خودشون سختش می‌کنند. 

روتین راحت یعنی بچه ای که نه گرسنه ست نه پوشکش کثیفه و نه تشنه ست رو به راحتی می‌گذاریم روی تختش بعد یک ملحفه یا پتو میکشیم روش و آروم مینشینیم کنارش و یه لالایی آهسته یا پیش پیش آروم تا کوچولو بخوابه.

اینجوری نه پدر و مادر اذیت میشن نه کوچولو و درآینده هم خیلی راحت میخوابه

#من‌هنا‌لی‌الکربلاء 

در صحن و سرایت 

همھ جا چشم گشودم 

جایـے ننوشتھ است 

گنھ ڪار نیآید :’) 

ـ💔🥲

>بطلبمون ارباب 

🥀شب ششم محرم: شب حضرت قاسم بن الحسن پسر ارشد امام مجتبی علیه السلام 🥀
امام عاشقان عمو جان تویی🖤

قاسم تو مور و سلیمان تویی🖤
من مجتبایم در دل لشکر🖤

الله اکبر الله اکبر🖤 
#محرم

#امام_حسین_علیه_السلام

از روز ازل جمله خریدار غدیریم

ما نوکر دلداده به دربار غدیریم

کی خسته شویم از دمِ یا حیدر کرار

تا روز ابد میثم تمار غدیریم

​عجب خجسته حدیثی که همچو گوهر بود

سفارش پدری به جوان دلبر بود🖤
«نرو از آن در کوچک که سمت دیگر بود

که چشم خیل گدایان همیشه بر در بود»
شهادت ابن الرضا حضرت جواد الائمه علیهما السلام تسلیت باد🖤

بعثت خمینی از منظر امام خامنه ای (مدظه)

#میلاد_امام_رضا 

🌸خدا می‌خواست لطفت تا قیامت بیکران باشد

🌸به دنیا آمدی تا شیعه با تو در امان باشد…
🌸به دنیا آمدی تا یک علی هم سهم ما گردد

🌸به دنیا آمدی تا یک نجف در خاکمان باشد!

​

بزرگترین فایده‌ی دعا از منظر مقام معظم رهبری 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بزرگترین فایده‌ی دعا، فایده‌ی نقد دعاست که به خود شما دعاکننده میرسد؛ یعنی ایجاد رابطه با خدای متعال و احساس محبت و شوق به تقرب به پروردگار عالم. این، نقدترین دستاورد دعاست که متعلق به خود شما دعاکننده است.

​مرد فقیری از خدا سوال کرد:

چرا من اینقدر فقیر هستم؟!

خدا پاسخ داد:

چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی!

مرد گفت:

من چیزی ندارم که ببخشم؟

خدا پاسخ داد:

دارایی هایت کم نیست!

یک صورت، که میتوانی لبخند برآن داشته باشی!

یک دهان، که میتوانی با آن از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی!

یک قلب، که میتوانی به روی دیگران بگشایی

و چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی!

.
*

عشق همان است که زیر باران حرم

با چشم بارانی بگویی … یا رضا(ع)

​‏به جای اینکه بهش بگی کجایی 

مثل وحشی بافقی ازش بپرس:

«باعث خوشحالیِ جان غمین من کجاست؟» 😶 ‍ 🌫

#عاشقانه#وحشی#بافقی

🌸 🍃 حضرت محمد (ص )
می فرماید : 👇

⚜پنج دعاست که #مستجاب می شود ؛

💠دعای مظلوم تا زمانی که مورد یاری و کمک قرار بگیرد
💠دعای حاجی تا زمانی که بر می گردد
💠دعای مجاهد در راه خدا تا زمانیکه به محل خود باز می گردد
💠دعای انسان مریض تا زمانیکه بهبود می یابد
💠و دعای برادر مسلمان در حق برادر ایمانی خود به صورت پنهانی

💠و سریع ترین دعایی که از بین این دعاها مستجاب می شود دعای برادر مسلمان در حق برادر ایمانی در پشت سر او می باشد

📚 نهج الفصاحه حدیث 1619
«#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»

دلی #خدا#دلی#به_قلم_خودم

بزرگترین فایده‌ی دعا از منظر مقام معظم رهبری
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بزرگترین فایده‌ی دعا، فایده‌ی نقد دعاست که به خود شما دعاکننده میرسد؛ یعنی ایجاد رابطه با خدای متعال و احساس محبت و شوق به تقرب به پروردگار عالم. این، نقدترین دستاورد دعاست که متعلق به خود شما دعاکننده است.