کلید واژه: "او"

شعر عاشقانه 

این روزها به هرچه گذشتم کبود بود هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای اخبار منفجر شده ی صبح زود بود جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست محبوب من چقدر جهان بی وجود بود! ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم عشقی که زخم و زندگی… بیشتر »

عاشقانه بارانی ها

من به اندازهٔ غم های دلم پیر شدم از تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم عقل میخواست که بعد از تو جوان باشم و شاد من ولی با غَمِ عشقِ تو زمین گیر شدم بیشتر »
 
مداحی های محرم