بارانی ها

گیرم که خلق را به طریقی فریفتی

با دست انتقام طبیعت چه میکنی؟

من نشستم بروی مِی بخری برگردی
ترسم این است مسلمان شده باشی جایی 🤨🤔

پرسیدند چرا چنین بی مرز دوستش داری؟

گفتم؛ او زخم هایم را بوسید

و رنجم را باور کرد….

گفتمش دل میخری ؟ پرسید چند؟
گفتمش دل مال تو ، تنها بخند
خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود آمده ام ، او رفته بود

۷ سال از عمرم بدون تو میگذره 

داشتن دوست خوب، غم را از بين نمی‌برد، اما كمک می‌کند محكم سرپا باشيم، درست مثل چتر خوب كه باران را متوقف نمی‌کند، اما كمک می‌كند

راحت زير باران قدم بزنيم…🌷