موضوع: "فصل اول خداشناسی"

ترجمه کتاب در محضر خورشید (فصل اول: خداشناسی)

فصل اول : خدا شناسی

معرفه الله

ستایش خداوندی را سزاست که حواس پنجگانه او را درک نکنند، و مکان ها او را در بر نگیرند، دیدگان او را ننگرند، و پوشش ها او را پنهان نسازند، با حدوث آفرینش ازلی بودن خود را ثابت کرد  با پیدایش انواع پدیده ها، وجود خود را اثبات فرمود.

خداوند را هیچ کاری از کار دیگر باز ندارد، زمانی او را دگرگون نسازد، مکانی او را در بر نگیرد، و زبانی او را توصیف نکند.

ستایش خداوندی را که {صفت هایش همیشگی است و} صفتی بر صفت دیگرش پیشی نگرفته، تا اول باشد پیش از آنکه آخر باشد، و ظاهر باشد پیش از آنکه باطن باشد… ستایش خداوندی را که موجود بود پیش از آنکه کرسی یا عرش، آسمان یا زمین، جن یا انس پدید آمده باشد.

معرفه صفات الله تعالی

مبارک و بزرگ است خدایی که همت های بلند {و اندیشه های ژرف نگر} به او نرسد، و حدس زیرکی ها {و افکار تیز} به او دست نیابد. او اولی است که نهایتی ندارد تا به پایان رسد، و آخری برای او نیست تا سپری گردد.

ستایش خدای را که نبخشیدن و بخل ورزیدن بر ثروتش نیفزاید، و عطا و بخشش نسازد، زیرا هر بخشنده ای جز او داراییش کاهش می یابد، و هر منع کننده ای جز او نکوهیده است. اوست که با نعمت های گوناگون، و بهره های فراوان {که به خلایق می بخشد} احسان گری می کند. آفریده ها همگی روزی خوار اویند، روزی آنان را ضمانت نموده، و توشه آنان را مقدر ساخته، راه مشتاقان، و جویندگان پاداشش را هموار کرده، و در آنچهه از او خواسته اند بخشنده تر از آنچه نخواسته اند نیست.

التوحید

توحید آن است که او را توهم نکنی.

شهادت می دهم که معبودی جز الله نیست، و او یگانه است و شریکی ندارد. اول است و چیزی پیش از او نبوده، آخر است و پایانی ندارد.

سپاس خدایی را که اول است پیش از هر اولی، و آخر است پس از هر آخر. اولیت مطلق او واجب ساخته که اولی نداشته باشد، و آخریت مطلق او واجب نموده که آخری نداشته باشد. شهادت می دهم که معبودی جز او نیست، شهادتی که در آن نهان و آشکار، و دل و زبان با هم هماهنگ است.

معرفه العلم الإلهی

همانا بر خدای متعال و سبحان پوشیده نیست چیزی که بندگان ورزند، در روزهاشان و یا شامگاهان. بر خرد و ریزکارشان بیناست. بر آن محیط داناست عضوهای شما او را گواهند و اندامهاتان برای او سپاهیان، و درونهاتان او را جاسوسان و نهانتان بر او عیان است.

می داند فریاد دادن را در بیابانها و نافرمانی بندگان را در نهان ها، و آمد و شد ماهیان را به دریاهایی با آب فراوان، و به هم کوفتن آب را بر اثر بادهای سخت وزان.

التفکر مفتاح الحق والمعرفه

و اگر در بزرگی قدرت وکلانی نعمت – او – می اندیشیدند، به راه راست باز می گردیدند، و از آتش سوزان عذاب می ترسیدند، لیکن دلها بیمار است و بینش ها عیب دار. آیا به خردترین چیزی که آفریده نمی نگرند، که چه سان آفرینش او را استوار داشته و ترکیب آن را برقرار آن را شنوایی و بینایی بخشیده و برایش استخوان و پوست آفریده.

 

منبع: کتاب در محضر خورشید